حجاب در گفتار و رفتار حضرت زینب (س)
حجاب در گفتار و رفتار حضرت زینب (س)
۱⃣تاکید بر حجاب در خطبه حضرت زینب(س) در کاخ یزید:
حضرت زینب کبری(س) به همراه بازماندگان واقعه کربلا به عنوان اسیر در حالی وارد کاخ یزید میشوند که داغ سنگین از دست دادن برادران، نزدیکان و اصحاب ابا عبدالله(ع) دیده است، چند روز در مسیر کربلا و کوفه و سپس شام خستگی طاقت فرسا و شماتت های غیر قابل وصفی را تحمل کرده، همگی تشنه و گرسنه هستند، وقتی فرصت سخن گفتن پیدا می کنند، به جای هر تقاضا و درخواستی، از حجاب سخن می گویند، آنجا که خطاب به یزید ملعون فرموده اند:
«ای پسر کسانی که جدّمان (پیامبر (ص) در فتح مکه) اسیرشان کرد و سپس آنها را آزاد نمود، آیا این عدالت است که تو زنان و کنیزان خود را پشت پرده بنشانی و دختران رسول خدا (ص) را به صورت اسیر به این سو و آن سو بکشانی، پوشش و حاجب آنان را بدرّی و روی آنان را بگشایی تا دشمنان آنان را از شهری به شهری ببرند و بومی و غریب چشم به آنها دوزند و نزدیک و دور، شریف و پست، چهره آنها را بنگرند؟»
🔹دقت و تامل در مفاد جملات فوق با توجه به شرایط بیان آن نشان می دهد که تا چه حد حضرت زینب کبری(س) به مساله حجاب اهمیت می دهد که بزرگترین اشکال و بی حرمتی که از طرف خاندان بنی امیه و حکومت فاسق یزید براهل بیت روا داشته، به نظر حضرتش همین هتک حجاب و به کوچه ها و خیابانها کشیده شدن حرم اهل بیت معرفی میکند.
۲⃣رفتار حضرت سکینه هنگام ورود به کاخ یزید:
همچنین رفتار حضرت سکینه (س) هنگام ورود به کاخ یزید درس آموز است. مورخین نوشته اند :
«و کانت سکینه تستر وجهها بزندها لانها لم تکن عندها خرقه تستر بها وجهها»؛ «حضرت سکینه هنگام ورود به مجلس یزید، صورت خود را با آستین خود پوشانده بود چون پارچه ای نداشت که با آن صورت خود را بپوشاند»
🔹یعنی حضرت با اینکه حجاب کامل داشته، اجازه نداد صورتش هویدا باشد لذا با آستین خود صورتش را می پوشاند.
۳⃣رفتار دیگر حضرت زینب در کاخ ابن زیاد:
پس از آنکه اسرا و سرهای شهدای کربلا را در شهر کوفه گرداندند، ابن زیاد در کاخ خود نشست و اجازه ورود عوام به مجلس داد. سر امام حسین(ع) را در برابرش قرار دادند و زنان و کودکان امام حسین(ع) را به مجلس آوردند. حضرت زینب(س) در حالیکه زنان و دختران اطراف او را گرفته بودند، به صورت ناشناس وارد مجلس شد و در گوشهای نشست.
عبیدالله پرسید: «این زن که خود را کنار کشیده و دیگر زنان گردش جمع شدهاند کیست؟» زینب پاسخ نگفت. عبیدالله سؤال خود را تکرار کرد. یکی از کنیزانش گفت: «او زینب دختر فاطمه دختر پیامبر اسلام است»
پس از یک مناظره مهم ولی کوتاه (جمله «و ما رایت الا جمیلا» در این جلسه اعلام کردند) بین ابن زیاد و حضرت زینب، ابن زیاد با حالت خشم و استهزا گفت: این هم مثل پدرش علی سخنپرداز است؛ به جان خودم پدرت نیز شاعر بود و سخن به سجع میگفت.
🔹نحوه ورود حضرت به کاخ ابن زیاد و اینکه در میان جمعی از خانم ها وارد می شوند و در گوشه ای در جمع آنان می نشیند، نشان از دقت ایشان در رعایت عفاف و حجاب در شرایط سخت روحی دارد.