« غزه در خون» شعری از اسدالله هرمی
🔴« غزه در خون»
✍️ شعری از اسدالله هرمی
آه از ظلم و جنگ و ویرانی
قحطی و این بلای انسانی
آه از خودسری و استبداد
آه از غصب خانه و بیداد
به که باید بگویم این همه درد
بجز اِستادگی چه باید کرد
ننگتان باد حاکمان عرب
غرق عیشید و نوش و بزم طرب
از فلسطین نوار باریکی
مانده آن هم اسیر تاریکی
بوی باروت هر زمان خیزد
آسمان خون ز دیده میریزد
کودکانش که شب نمی خوابند
گشنه ی نان و تشنه ی آبند
نه بوَد مادری نه بابایی
نه امیدی به صبح فردایی
پسرانش که دشمنان بُردند
خونشان شیشه کرده و خوردند
لاله رویَد ز خون دخترها
زیرباران بمب خودسرها
زیر آوار غزه ی ویران
شهدا خفته اند جاویدان
چلچله لانه اش خراب شده
بالش از خون خود خضاب شده
باز هم شوق زندگی دارد
اشک شوقش به گونه میبارد
عاقبت با شکوه ایرانی
میرسد لشکر سلیمانی
شیر گونه به غاصبان تازد
غزه و قدس را رها سازد
تا پرستو به لانه بر گردد
باغ زیتون پر از ثمر گردد
میکند قدس و غزه را آزاد
خاک صهیونیان دهد بر باد
قدس طعم نجات رابچشد
نفس راحتی جهان بکشد
گوش صهیون پر ز بانگ رحیل
محو گردد ز نقشه اسرائیل
غزه با اقتدار در خون است
آخر عمر نحس صهیون است
اسدالله هرمی.گراش
۱۴۰۲/۸/۸