سخنی برادرانه با نماینده جدید مجلس جناب آقای بروجردی
سخنی برادرانه با نماینده جدید مجلس جناب آقای بروجردی
✍️دکتر امیر حمزه مهرابی-گراش
با عرض سلام و ادب و عرض تبریک انتخاب شما به نمایندگی مردم شریف لارستان، خنج، گراش، اوز و جویم و آرزوی موفقیت روز افزون برای حضرتعالی، این روزها من هم مثل سایر فعالین فرهنگی-اجتماعی، «برنامهها» و «سخنان» شما را رصد میکنم. در خصوص محدوده گراش-لار، دانشکدههای علوم پزشکی و … فرمایشاتی داشتهاید که لازم دیدم از موضع برادری، نکاتی را خدمت شما عرض کنم:
۱️⃣ جوان که بودم بارها و بارها نام جناب آقای بروجردی را از گراشیهای مقیم دبی شنیده بودم. کسانی که در کشورهای حوزه خلیج فارس، به فعالیت انقلابی قبل از انقلاب و پشتیبانی جنگ در دوران دفاع مقدس مشغول بودند. از شما در آن دوران به نیکی یاد میکردند.
۲️⃣ هنگامی که گراش به شهرستان ارتقا یافت، انتظار میرفت که به حرمت سابقه دوستی با گراشیها و اینکه با هم نان و نمک خوردهاید، اگر قادر به حمایت از گراش نیستید، حداقل چوب لای چرخ توسعه گراش نگذارید ولی با عملکرد غیرقابل دفاع خویش، هم هرچه توانستید برای جلوگیری از شهرستانی گراش تلاش کردید و هم برای انتزاع بیرم و اوز از شهرستان جدیدالتأسیس گراش از هیچ کوششی فرو گذار نکردید! (فیلم مکالمات شما با مرحوم موسوی همچنان بین مردم دست به دست میشود)
۳️⃣ این اقدام شما، کام مردم گراش به ویژه دوستان گراشی قدیمیتان را چنان تلخ کرد که هیچگاه از خاطره مردم پاک نخواهد شد. خصوصاً آنکه شما از جایگاه رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، این اقدام را در حق مردم گراش انجام دادید. مردمی که جز شکایت به درگاه خدا، راه دیگری نداشتند.
۴️⃣ اینک پس از گذشت ۱۵ سال از آن جریان، با انصراف غیرقابل توجیه و نابخشودنی نماینده فعلی مجلس و زمینهسازی برای تکیه زدن شما بر کرسی مجلس، سخنانی را بر زبان میرانید که از شخصیت جامع، مجرب و عالمی مثل شما دور از انتظار است. آنجا که رسانههای لار از قول شما نوشتند:
«نماینده منتخب مردم برای دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی گفت: باید نقطه پایانی برای دعواهای لار و گراش ببینیم چراکه اینها دو شهر شاخص در منطقه حساس هستند.
وی با اذعان به اینکه الآن بر سر مرز حرف وجود دارد، ما که نمیتوانیم قانون را تغییر دهیم، افزود: من با آقای استاندار صحبت کردم و ایده را پسندید و آن این است که یک مرکز تجاری آزاد ساخته شود که ۵۰ درصد مغازهها در اختیار گراشیها و ۵۰ درصد در اختیار لاریها باشد و یک نمایشگاه بینالمللی بزنیم و داستان را تمام کنیم.
جناب آقای بروجردی!
براساس مدارک موجود، مرز گراش قبل از ارتقاء گراش به شهرستان تا بالا سرخ بوده، اینکه کسانی با اعمال نفوذ، محدوده سرزمینی و شهرهای تابعه را از گراش بگیرند، اسمش قانون نیست، بلکه …
لابد مستحضر هستید که «حاکمیت» با «مالکیت» متفاوت است. اینکه محدودهی متعلق به گراش را منطقه مشترک قرار دهید، می شود مصداق «شتر-گاو-پلنگ». چرا که وضعیت از سه حال خارج نیست:
🔹الف: اگر «حاکمیت» این منطقه متعلق به گراش باشد و از نظر اداری و مرجع صدور سند، پروانه ساخت، واگذاری انشعابات و… تابع شهرداری و ادارات گراش باشد، فبهالمراد و بحثی در آن نیست، قاعدتاً در این منطقه نه تنها برادران لاری بلکه هر شهروند ایرانی میتواند، «مالکیت» داشته باشد. زمین بخرند و در آن کسب و کار راه بیندازند.
♦️ب: چنانچه «حاکمیت» این منطقه متعلق به لار بشود و همه امورات آن محدوده از طریق ادارات لار صورت گیرد، این منطقه عملاً از گراش منتزع و به لار ملحق شده است و دیگر نامش «مناطق آزاد» و «محدوده مشترک» و … نیست، بلکه اشغال و تجاوز با استفاده از کلمات پرطمطراق است.
🔸ج: اگر این منطقه به عنوان یک واحد سیاسی جدید در تقسیمات کشوری لحاظ شود و با استقرار ادارات دولتی (مستقل از گراش و لار) راهاندازی شود، کاری زمانبر و پرهزینه است که بعید است دولت زیر بار چنین کاری برود، هرچند باز هم قضیه فرق چندانی نمیکند، چرا که در هرحال بخشی از پیکره سرزمینی گراش از آن جدا شده است. تنها تفاوتش این است که «حاکمیت» بر آن به لار واگذار نشده است.
⭕️برادر گرامی جناب آقای بروجردی!
آیا تاکنون از خود نپرسیدهاید که لاریها چه اصراری بر ساخت و ساز در محدوده سرزمینی گراش دارند؟
اگر لار نیاز به گسترش سرزمینی دارد منطقه وسیعی در جاده لار–جهرم، لار-بندرعباس و لار-بستک در اختیار دارد. آیا وحی مُنزَلی در تورات یا قرآن آمده است که حتماً به سمت گراش باید هجوم ببرند؟!
♦️پسندیده نیست که فردی با این تجربه و با سن بالای ۷۰ سال همچون نمایندگان سلف لاری در این دام بیفتید و بار دیگر لعن و نفرین مردم خوش نفس و بی غل و غش گراش را برای خود به جان بخرید و خاطره تلخ دیگری را از خود برجای بگذارید.
لابد میدانید که آقایانی قبل از شما (که برخی اینک زیر خروارها خاک آرمیدهاند) اقداماتی از این دست برای الحاق زمینهای گراش به لار انجام دادند ولی به هدف خود نرسیدند، چراکه مردم گراش نه اجازه چنین کاری به احدی دادهاند و نه هرگز خواهند داد.
🔸البته مردم انتظار داشتند کسانی که تحت عنوان معتمدین و مسئولین گراش در این چند روز با حضرتعالی ملاقات کردند، این مسائل را به شما یادآور میشدند.
✅ به شما توصیه برادرانه میکنم تحت تأثیر گروهی افراطی قرار نگیرید و به جای ورود به بازی دوسر باخت اختلافات، براساس شعارهای خودتان به توسعه متوازن کل منطقه بیاندیشید و برای وحدت و همدلی پنج شهرستان گام بردارید و در آخرین راند کارزار سیاسی، از خود نام نیکی برجای گذارید. وَالآخِرَهُ خَیر وَأَبقَىٰٓ
رسانههای هوادار حضرتعالی در بخش دیگری از قول شما نوشتهاند:
«وی با ابراز تأسف نسبت به اینکه شهرستان خنج بدون هیچ منطق درستی از مدار خدماترسانی پزشکی لارستان خارج شد، ادامه داد: بنا به طرحی که بنده دارم، این است که هر شهرستانی یک مرکز تخصصی داشته باشیم، مثلا لارستان مرکز قلب، گراش مرکز جراحی و پیوند کلیه یا دندانپزشکی و غیره که مجموعه این پنج شهرستان یک خدمات دهند و برای همه آنها درخواست مرکز جامع دانشگاه علوم پزشکی کنیم.
بروجردی با طرح این پیشنهاد که برای کل منطقه نیز یک دانشگاه واحد وزارتخانه مجوز میدهد، تصریح کرد: وزارتخانه به شکل تک تک دانشگاه نخواهد داد و داشتن دانشگاه خیلی ضروری است.»
در این زمینه نیز عرایضی تقدیم میکنم:
جناب نماینده جدید ۵ شهرستان
۱️⃣به یاد دارم در دهه هفتاد وقتی مجوز تاسیس سازمان تبلیغات گراش مستقل از لار داده شد، یکی از بزرگان شهر لار از عصبانیت دچار ناراحتی قلبی شد و راهیِ بیمارستان گردید بدون اینکه تاکنون هیچ حساسیتی نسبت به تاسیس مراکز و موسسات دگر اندیش در منطقه از خود نشان داده باشد.
۲️⃣شما چرا مثل سلف خویش به جای خوشحالی، از ارتقاء دانشکده پزشکی خنج، ابراز تاسف میکنید؟! کاری که اگر انجام نشده بود، شما موظف بودید آن را دنبال کنید. این اظهار نظر یک جانبهگرایانه حضرتعالی، نشانه خوبی برای چهار سال آینده نیست. مردم منطقه حق دارند که با خود بگویند، «سالی که نکوست از بهارش پیداست!»
۳️⃣اینکه هر شهرستان یک بیمارستان تخصصی داشته باشد، «امکانسنجی» و «ظرفیتسنجی» این طرح در تخصص بنده نیست و باید متخصصین اعلام نظر کنند، لابد شما به عنوان متخصص علوم آزمایشگاهی، خود را شایسته اظهار نظر در همه زمینهها ( سیاسی، اقتصادی، بین المللی، نظامی، امنیتی، اجتماعی، فرهنگی و…) میدانید اما این را میدانم که بسیاری از مراکز استانهای بزرگ، در انجام این کار ماندهاند.
۴️⃣باز گرداندن بخشی از شهرستانهای منتزع شده از لار تحت عنوان «دانشگاه جامع» یا «دانشگاه ابن سینا» و بازتولید هژمونی گذشته لار، بیشتر به یک رویا پردازی و اتوپیا شبیه است تا برنامه اجرایی یک نماینده با آن همه سابقه!
۵️⃣اینکه درصدد باشید دانشکده علوم پزشکی گراش را به جای توسعه و تبدیل آن به داشگاه، مجدداً به یکی از زیر مجموعههای لار تنَّزُل دهید، نه فرزندان مرحومِ واقف، اجازه چنین کاری خواهند داد و نه مسئولین کشوری و استانی، زیر بار این طرح ناپخته خواهند رفت و نه افکار عمومی آمادگی پذیرش این فروکاهش خواهند داشت.
جناب آقای بروجردی
شما با این گفتهها نشان دادید که دارید در دام جریانی میافتید که تفکر آنها تاکنون حاصلی جز افزایش کشمکش و نقار در منطقه، تشویش افکارعمومی، افزایش بدبینی بین شهرهای همجوار با لار، از بین بردن زمینه اتحاد و همدلی و ممانعت از توسعه متوازن منطقه و … نداشته است.
چرا شما هم مثل آنها فکر میکنید که، قد کشیدن لار جز با کوتاه کردن قد دیگران میسر نمیشود؟
چرا تصور میکنید، برای بالا رفتن از دیوار پیشرفت، باید حتما پا روی دوش دیگران بگذارید؟
✅مردم منطقه نشان دادهاند که از پیشرفت لار خوشحال میشوند اما نه به قیمت تضعیف و تحقیر دیگران.
پس کمر همت ببندید و خود را از چنبره تمامیتخواهان رها سازید و آنچنان که نام و آوازه و تجربه شما اقتضا دارد، به جای به زیر کشیدن و آویزان شدن به این و آن، برای پیشرفت همه جانبه و متوازن همه شهرستانها تلاش کنید، چیزی که موجب رضایت خداوند و خشنودی مردم منطقه خواهد شد.
ان شاء الله