۱۴۰۳/۰۹/۱۵

حسینیه «مُخدان» فداغ همچنان با شکوه

 حسینیه «مُخدان» فداغ همچنان با شکوه
حسینیه «مُخدان» فداغ همچنان با شکوه یادداشت سفر به فداغ «بخش اول» ✍️امیرحمزه مهرابی با دعوت دوست خوبم ابراهیم مسلمی قرار بود روز دوازدهم محرم(۲۸ تیر ۱۴۰۳) مصادف با شب جمعه، برای سخنرانی در مراسم عزاداری به فداغ برویم. با توجه به سابقه و تجربیات خودم در منطقه، تصورم از مکان و مخاطبین این بود که مجلس در یک حسینیه یا مسجدی شیک با سیستم سرمایشی مناسب و با حضور ۲_۳ ردیف آقایان و ۷_۸ ردیف خانم ها تشکیل خواهد‌شد. زمان مراسم بلافاصله بعد از نماز مغرب و عشا بود. با خود گفتم حدود یک‌ساعت و نیم قبل از اذان از گراش حرکت می‌کنیم ولی دوستان اصرار کردند حداقل دو ساعت قبل از اذان حرکت کنیم. گفتم لابد می‌خواهند قبلش گپ و گفت دوستانه‌ای با هم داشته باشیم. حدود ساعت ۵ عصر به اتفاق برادرم حاج یعقوب (به عنوان مداح ) با راننده‌ای که از فداغ آمده بود، حرکت کردیم، به فداغ که رسیدیم به جای ورود به شهر، از کمر بندی رفت و از شهر خارج شد، از دیدبان هم رد شدیم. حدود نیم ساعت از راه خاکی و سنگلاخ و ناهموار عبور کردیم تا رسیدیم به محوطه‌ای که ماشین‌های زیادی پارک شده بود و باید برای رسیدن به محل مراسم مقداری پیاده راه می رفتیم. جمعیت زیادی از پیر و جوان جلو ساختمان قدیمی به نام حسینیه مُخدان (به زبان محلی مُدن) در بیابانی وسیع جمع شده بودند، عده‌ای مشتاقانه مشغول آماده سازی حسینیه برای مراسم بودند. این ساختمان حدود ۶۰ سال پیش به سبک حسینیه حاج علیرضا خانی گراش در محوطه‌ای باز با حیاطی وسیع و دیواری کوتاه به ارتفاع حدود یک متر ساخته شده بود. اما بجز چند خانه روستایی مخروبه، هیچ آبادی در نزدیک حسینیه نبود.تعجب کردم .از دور نخلستان های قدیمی با نخل‌های بلند و پیر پیدا بود. فرصتی پیش آمد و با جمعی از سالمندان و پیرغلامان به گفتگو نشستیم. از هر دری سخن گفتیم.گویا در جمع قوم و خویشان گراشیم بودم. از نظر گویش، سبک رفتار و فرهنگ عمومی عین خودمان بودند. پرسیدیم چرا به جای فداغ در این بیابان حسینیه ساخته شده است ؟ پاسخ جالبی دادند که لذت بردم …   حسینیه «مُخدان» فداغ همچنان با شکوه یادداشت سفر به فداغ «بخش دوم » ✍️امیرحمزه مهرابی در پاسخ به این سوال که «چرا به جای فداغ در این بیابان حسینیه ساخته شده است؟ » توضیح دادند که: مردم فداغ قبل از انقلاب همه دار و ندارشان نخل و خرما بوده است. از این رو با به ثمر نشستن نخل، حدود سه – چهار ماه یا بیشتر در سازه‌های صحرایی به طور شبانه روز در آنجا زندگی می‌کردند تا ضمن رسیدگی به نخلستان از دستبرد اغیار جلو‌گیری کنند.تقریباً کاری شبیه ییلاق و قشلاق عشایر. در گراش نیز اینگونه بود و من خاطرات شیرینی از سکونت در نخلستان و کپر نشینی دارم. اما نخلستان‌های گراش چون متصل به شهر بود، از نظر امور مذهبی یا تهیه آذوقه از ظرفیت شهر استفاده می شد. نخلستان فداغی ها با شهر فداغ حدود ۲۰ کیلو متر فاصله داشت در این مدت، رفت و آمد به شهر برایشان سخت بود. به طوری که افرادی که در این برهه زمانی‌ فوت می‌کردند همان جا به خاک سپرده می‌شدند. الآن هم آثار این قبرها پا برجاست و عده‌ای از افرادی که برای عزاداری آمده بودند برسر این قبرها فاتحه می‌خواندند. نکته مهم آن است که به دلیل تفاوت ۱۰ روزه ماه شمسی با ماه قمری هر سه دهه یکبار زمان ماه های محرم و صفر یا ماه رمضان با فصل تابستان و پاییز شمسی (زمان داشت و برداشت خرما) مصادف می‌شود، مردم دین مدار فداغ و روستا‌های اطراف به فکر چاره افتادن تا در این چند ماه نیز ضمن اقامه نماز جماعت، محل مناسبی برای عزاداری داشته باشند. در گذشته های دورتر با سنگ و گچ، منبر می ساختند و با تسطیح زمین اطراف منبر، محوطه ای را برای امور دینی مهیا می کردند. تا اینکه به فکر ساختن محلی ثابت برای نماز و عزاداری افتادند . حسینیه مُخدان به کمک خیرین با زیر بنایی حدود ۲۵۰ متر مربع شامل اتاق و تالار و انباری و حیاط تقریبا ۳۰۰۰ متر مربع ساخته می شود تا برای انجام عبادت، تعلیم و قرائت قرآن، احیاء شب های قدر و عزاداری ابا عبدالله الحسین (ع) مورد استفاده قرار گیرد.   حسینیه «مُخدان» فداغ همچنان با شکوه یادداشت سفر به فداغ «بخش سوم» ✍امیرحمزه مهرابی سال های سال در فصل تابستان و پاییز از این حسینه استفاده می‌شد تا اینکه کم کم با کاهش ارزش خرما و به صرفه نبودن نخلداری، مردم به فکر مشاغل دیگری می‌افتند و با مهاجرت به شهرهایی مثل بندرعباس و کشورهای حوزه خلیج فارس این منطقه از رونق می افتد وبالتبع حسینیه نیز متروکه می شود. نکته قابل توجه دیگر این است که این منطقه در تقسیمات بین شهرستانی، به جای اینکه (همچون خود دهستان فداغ) در محدوده شهرستان گراش باشد، در محدوده شهرستان لار قرار داده شده است . این مسئله باعث شده است که مردم برای پیگیری امور سند، خدمات زراعی و سایر خدمات شهری بین ادارات دو شهرستان دچار سردرگمی شوند. این ابهام و پاسکاری‌ها بر بی انگیزگی و ناامیدی مردم فداغ و سایر روستا‌ها افزود لذا آنجا را تقزیباً به حال خود رها کرده‌اند. وجود خاطرات شیرین و فراموش نشدنی مشترک فداغی ها و سایر روستاها از یک سو و علاقه و دلبستگی مردم به گذشتگان و ابنیه تاریخی خود از سوی دیگر، موجب شد عده ای از جوانان به فکر بازسازی حسینیه مخدان و احیاء سنت دیرینه عزاداری خود بیفتند و این میراث معنوی خود را حفظ کنند. ▫️به گفته این جوانان از سال ۱۳۹۵ بازگشتی باشکوه به سنت دیرینه خود را آغاز کردند و با بازسازی این حسینیه، مردم منطقه همچون گذشته در کنار هم، همه ساله دراولین جمعه بعد از عاشورا گردهم می آیند و در یک کلونی واحد و همدل به یاد گذشته‌ی خاطره انگیز خود به اجرای مراسم سنتی می‌پردازند. آقای مسلمی می‌گوید این مراسم به جز دوسال کرونایی، همه ساله اجرا شده و سال به سال از نظر کمی و کیفی یر رونق آن افزوده می‌شود. به عقیده بنده این تلاش احیاگرانه نباید محدود به حسینیه و مراسم مذهبی سالانه شود بلکه با عنایت به استعداد خاک منطقه و وجود سفره‌های آب زیرزمینی این اقدام باید آغازی باشد بر احیاء بخش کشاورزی و توسعه کارآفرینی و اشتغالزایی به ویژه محصولات تبدیلی خرما و شاخه های آن (مثل نئوپان و…)، کاشت گندم و پنبه و … البته مسئولین هم باید درتامین برق چاه‌های منطقه و کشیدن جاده‌های بین مزارعی و سایر مایحتاج کشاورزان همت بیشتری به خرج دهند   حسینیه «مُخدان» فداغ همچنان با شکوه یادداشت سفر به فداغ «بخش چهارم» ✍️امیرحمزه مهرابی ♦️وقتی بحث به احیاء و توسعه بخش کشاورزی رسید، گویا همه از این قضیه دل پُری داشتند، شروع کردند به گله گذاری و ابراز ناراحتی.می‌گفتند ما توقع کمک و مساعدت از مسئولین شهرستان لار نداریم، بگویید فقط ما را اذیت نکنند. مدتی است به بهانه نداشتن مجوز، دارند چاه‌های آب کشاورزی منطقه که سابقه ۸۰_ ۹۰ ساله دارند را پر‌می‌کنند، در حالی که آن زمان اصلا ًبحث مجوز مطرح نبوده و دهها سال است که آب کشاورزی ما از همان چاه‌های قدیمی تامین می‌شود. حالا چه دستی در کار است که کشاورزی منطقه را که آخرین نفس‌های خود را می کشد، می‌خواهند نابود کنند، نمی‌دانیم . کاش این منطقه هم به شهرستان گراش ملحق می‌شد تا ما بدانیم به کجا باید مراجعه کنیم. 🔹دیگر وقتی برای ادامه این بحث نبود، به ناچار تمرکز مان به مراسم عزاداری جلب شد.به همت جوانان پرتلاش فداغ امسال نیز مراسم اولین جمعه بعد از عاشورا با حضور انبوه مردم شهرها و روستاهای منطقه برپا شده بود. البته مراسم کاملا مردانه بود و اثری از حضور خانم ها نبود. گویا این امر بخاطر محدودیت و امکانات جانبی مثل سرویس بهداشتی و …بوده است. جادارد خود مردم خیِّر منطقه و مسئولین ذیربط مثل شهرداری واداره راه و شهرسازی مساعدت کنند و هم جاده خاکی منتهی به حسینیه را تسطیح کنند وهم با تامین زیرساخت های حسینیه، زمینه حضور بانوان در مراسم را نیز فراهم کنند. 🔸هرچند خبری از پنکه و دستگاه کولر نبود ولی برخلاف گراش و احتمالا خود شهر فداغ، هوا قابل تحمل بود. تقریباً اکثریت شرکت کنندگان در مراسم قبل از اذان خودشان را به مُخدان رسانده بودند. شب جمعه بود و طبق رسم اهالی با حضور بر سرقبر افرادی که در آنجا مدفون بودند،به قرائت فاتحه پرداختند. حیاط خاکی حسینیه با فرش‌های اجاره‌ای مفروش شده بود، گویا چند ساعت قبل آب پاشی کرده بودند و هنوز بوی خاطره انگیز گاهگل مشام حاضرین را نوازش می داد. پنگ‌های خارک نورس بر ستون‌های حسینیه آویزان بود. نمی دانم یک رسم قدیمی بود یا به ابتکار جوانان برای تزیین آویخته بودند. برق محوطه با استفاده ار موتور برق تامین شده بود و ریسه های منظم لامپ، وظیفه روشنایی حیاط حسینیه را برعهده داشتند. 💫با بلند شدن صدای زیبای اذان حیاط حسینیه مملو از جمعیت شد. بلافاصله نماز جماعت مغرب و عشا به امامت حاج آقای نریمانی اقامه شد. آقا فرج الله نریمانی روحانی دوست داشتنی و مورد اعتماد مردم هرچند عمامه و لباده مرسوم روحانیون را به تن نداشت ولی با یک کلاه عرق چین و یک عبا در بین جمع شاخص بود. با قرائت زیارت عاشورا و روضه خوانی حاج یعقوب مهرابی مراسم ادامه پیدا کرد. 🔹آقای مسلمی در نقش مجری سیار در خصوص مخدان و برنامه‌های سابق و امشب حسینیه توضیحاتی را ارائه کرد سپس کلیپ تصویری از مراسم سال‌های قبل پخش شد و حاج آقای نریمانی ضمن خوش آمد گویی به حضار از اثرات مثبت این اتحاد و همدلی و مصیبت های اهل بیت سخن گفت. ▫️خالو راشد انصاری شاعر و طنزپرداز معروف که اهل آن منطقه است در مراسم حضور داشت. وسط برنامه بهش زنگ زدند که از لامرد مهمان دارد. گفت می‌روم و با مهمانان برمی‌گردم و شعری هم مناسب این ایام دارم و می‌خوانم . رفت ولی گویا مهمانان را نتوانسته بود راضی کند و برنگشت. ▪️مرثیه خوانی آقای سعادت نعمتی به سبک مرحوم پدربزرگش ( نعمت نعمتی ) برای من یاد‌آور پامنبری مرحومان مشهدی عباس، حاج غلام عباس قائدی و جودی خوانی حاج حسن علی ملا و …بود. من که از این سبک مرثیه خوانی لذت بردم، فکر می‌کنم برای شما هم جالب باشد. از این رو صوت این مرثیه خوانی را برایتان به اشتراک می‌گذارم👇   🎤مرثیه خوانی سنتی آقای سعادت نعمتی در حسینیه مخدان فداغ       حسینیه «مُخدان» فداغ همچنان با شکوه یادداشت سفر به فداغ «بخش پنجم » ✍️امیرحمزه مهرابی ♦️محلی که از آن به عنوان جایگاه استفاده می شد بیشتر شبیه راهرو بود که مورد استفاده کوچک و بزرگ قرار می‌گرفت. سایه عابرین مرتب بر پرده نمایش می‌افتاد و تمرکز مستمعین و فیلم بردار و …را بهم می‌زد ولی گویا کسی از این وضعیت ناراحت نبود. چرا که نه تلاشی برای مسدود کردن منطقه جلو جایگاه می‌کردند و نه مانع تردد افراد متفرقه می‌شدند! 🔹تهیه و پخش کلیپ مرحومین سال‌های قبل حسینیه مخدان کار جالب دیگر بود که مورد استقبال حضار قرار گرفت و با هر عکسی، جملاتی در توصیف در گذشتگان بر زبان می آوردند. تجلیل از خادمین و پیرغلامان حسینی فداغ، کار قابل تقدیری بود که کمی زمانش طولانی شد فکر کنم قبلا با آنها هماهنگی نشده بود .برخی حضور نداشتند و حاضرین نیز تا می‌آمدند به جایگاه تقدیر، طول می‌کشید . ✅نوبت به سخنرانی من رسید . حدود دو ساعت از آغاز برنامه‌ها می‌گذشت. من گفتم دیگر مردم خسته هستند، اگر اجازه بفرمایید من صحبت نکنم چون مراسم سینه زنی سنتی هم داشتند، اما بالاتفاق گفتند اصلا خسته نیستند واقعا هیچ آثار خستگی و بی حوصلگی در مردم مشاهده نمی شد. از مجالسی بود که به قول صائب «مستمع صاحب سخن را بر سر کار (ذوق یا شوق)آورد غنچه‌ی خــاموش، بـــلـــبل را بــــه گــفتار آورد» 🔹حدود نیم ساعت من صحبت کردم . هرچند استقبال و همراهی مردم تا یکساعت هم کشش داشت. در این نیم ساعت گفتم یرای شناخت کامل یک حادثه باید «چیستی»، «چرایی» و «چگونگی» آن را بدانیم تا نتیجه بخش باشد. مثل یک پزشک که باید چیستی و شرح حال کامل مریض را بداند، چرایی و علت ناراحتی و مریضی را کشف کند و در پایان چگونگی درمان و حل مشکل را بداند و دارو و درمان مناسب را تجویز کند. ▫️معمولا ما به بیان چیستی و شرح حوادث عاشورا اکتفا می کنیم در حالی که زمینه ها، دلایل و چرایی وقوع حادثه عاشورا بسیار مهم است و مهمتر از آن چگونگی پیشگیری از تکرار حوادثی مثل عاشورا است که جامعه به تنها گذاشتن امام و راه حق و پیوستن به سپاه باطل دچار نشود. این سه بخش را با استناد به فرمایشات امام حسین(ع) شرح و بسط دادم که مورد استقبال حضار قرار گرفت. فایل صوتی این سخنرانی برای علاقمندان به این مباحث 👇 چیستی،چرایی و چگونگی نهضت عاشورا 🎤سخنران: دکتر امیرحمزه مهرابی مکان: حسینیه مخدان فداغ دوازدهم محرم (۲۸تیر ۱۴۰۳) زمان: ۲۸ دقیقه  
تابان

Taban

0 دیدگاه

نوشتن دیدگاه

اخبار مرتبط